فائزه ی من

ساخت وبلاگ

امکانات وب

شاگردي از استادش پرسيد: عشق چست ؟استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور اما در هنگام عبور از گندم زار، به يادداشته باش كه نمي تواني به عقب برگردي تا خوشه اي بچيني...شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتي طولاني برگشت.استاد پرسيد: چه آوردي ؟با حسرت جواب داد:هيچ! هر چه جلو ميرفتم، خوشه هاي پر پشت تر ميديدم و بهاميد پيداكردن پرپشت ترين، تا انتهاي گندم زار رفتم.استاد گفت: عشق يعني همين...!شاگرد پرسيد: پس ازدواج چيست ؟استاد به سخن آمد كه : به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور اما به ياد داشته باشكه باز هم نمي تواني به عقب برگردي...شاگرد رفت و پس از مدت كوتاهي با درختي برگشت .استاد از شاگردش پرسيد ایندفعه چی شد: او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اوليندرخت بلندي را كه ديدم، انتخاب كردم. ترسيدم كه اگر جلو بروم، باز هم دست خالیبرگردم .استاد باز گفت: ازدواج هم يعني همين...!و این است فرق عشق و ازدواج ... فائزه ی من ...ادامه مطلب
ما را در سایت فائزه ی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faezeyeman21 بازدید : 66 تاريخ : سه شنبه 27 دی 1401 ساعت: 19:18

آرزويم اين است:نرود اشک در چشم تو هرگزمگر از شوق زيادنرود لبخند از عمق نگاهت هرگزو به اندازه هر روز تو عاشق باشيعاشق آنکه تو را مي خواهدو به لبخند تو از خويش رها مي گرددو تو را دوست بدارد به هر اندازه دلت مي خواهد❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤دوستان عاشق شدن کار دل استدل چو دادي ، پس گرفتن مشکل استتا تواني با رفيقان همرنگ باشيا مزن لاف رفيقي يا حقيقت مرد باش❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤نامه اي بر اب و بادواي كه چقدر سر انگشت خسته بر بخار شيشه اين پنجره ها كشيدم و..... تو نيامدينيامدي تا ببيني بي توچه تنهايمنيامدي تا شايد وجدانت راحت بماندنيامدي تا نشوني تمام وجودم فرياد مي زد بي معرفت ترين معشوقه ي دنياهستيتا يادت نيايد روزگاري كه تمام دنيايم بودي❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤سیگارو گذاشته بودم زیر لبامگفتم هی یارو !آتیش داری؟جواب داد: توی جیبم که نه!ولی تو دلم آره، به کارت می آید؟گفتم بده همدردیم!❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤دردت را گریستمگریه ات را مویه کردمو تنهایی ات رایک تنهآغوش بودم…چنین بودسرنوشت من“!سنگی ، سزای سگی-”سزد چنین سرنوشت!به روزگار سگی❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤آدما گاهی اوقات گریه می کنن نه بخاطر اینکه ضعیف هستندبلکه به این خاطر که برای مدت طولانی قوی بوده اند…❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤گفتم خدایا دلگیرمگفت: حتی از من؟گفتم خدایادلم را ربوده اندگفت: پیش از من؟گفتم خدایا دوری ازمنگفت: تو یا من؟گفتم خدایا تنهاترینمگفت: بیشتر از من؟گفتم خدایا اینقدرنگو منگفت: من تو ام تو من!❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤خدا را دوست بدار....حداقلش این است که یکی را دوست داریکه روزی به او می رسی . . . فائزه ی من ...ادامه مطلب
ما را در سایت فائزه ی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faezeyeman21 بازدید : 33 تاريخ : سه شنبه 27 دی 1401 ساعت: 19:18